برق رفته و در تاریکی راهروی منتهی به دادیاری روی صندلی فلزی که با نشست و برخاست هرکس از روی آن، یک بار مجبورم  نیم خیز شوم  و خودم را سمت عقب بکشم تا بیشتر سر نخورم، نشسته ام. نور آفتاب پاییزی تندی که طولش از بین ساختمان و درخت های پشت پنجره روزنی پیدا کرده و خودش را به وسط سالن رسانده است. امتداد آن در دو سانتی پنجه کفشم تمام می شود و  نور که از چرم عبور و انگشت شستم را گرم کرده، برایم لذت بخش است. مثل همیشه در جز به جز اشیا اطرافم غرق شده بودم که دستی کاغذی را روبرویم گرفت. ...

از نوجوانی ذهنی «مجموعه‌ساز» یا به عبارت دیگر «کلکسیونی» داشتم. به یاد می‌آورم از مجلۀ محبوب خودم «کیهان ورزشی» عکس قهرمانان ورزشی مورد علاقه‌ام را با قیچی می‌بریدم و با «سیریش» در دفترهای صدبرگ «فرنو» می‌چسباندم. بعدها عکس‌های نویسندگان کشورهای گوناگون و نویسندگان ایرانی که البته عکس آنها کمتر منتشر می‌شد را در دفتری با «چسب آبکی» می‌چسباندم. حالا دیگر از «سیریش» ترقی کرده و به «چسب آبکی» روی آورده ب ...

گروه فرهنگی لطیفی از طریق خدمات خود به نسل جوان ایران فرصتی را ایجاد میکند تا بدانند که خودنویس به عنوان یک ارزش فرهنگی در گذشته به چه میزان ارزشمند و اهمیت‌بخش بوده است. این گروه با معرفی اصول و ارزش‌های استفاده از خودنویس، به جوانان ایران یادآوری می‌کند که نوشتن با خودنویس نه تنها یک فعالیت بسیار خاص است، بلکه یک شاهکار هنری است که ارتباطی نزدیک با فرهنگ و هویت ملی دارد. ...

استاد محمد خرمشاهی، شاعر و فرهنگ شناس برجسته‌ای بود که دوستی دیرینه‌ای با جناب آقای اصغر لطیفی، صاحب فروشگاه لطیفی، داشت. این دو نفر به مدت سال‌ها با یکدیگر در ارتباط بودند و دلبندی‌های فرهنگی خود را در شعرها و نثرهای خلاقانه‌ای بیان می‌کردند. حالا، یکی از این شعرها که به رسم یادبود این دوستی، به خاطر جناب آقای اصغر لطیفی سروده شده بود، به نام خودشان منتشر می‌گردد.   ...

تهران امروز آن‌قدر بدریخت و بی‌هویت شده که برای از دست‌رفتن تکه‌ای کوچک از گذشته‌اش و در این احوالات مستعد ماتم‌زد‌گی، فرصت عزاداری برای تمام چیزهایی که جلوی چشمت فرو می‎‌ریزد و کم می‌شود، محفوظ است. وای به حال زمانی که تکه‌ای مهم از بخش فرهنگی و هنری‌اش کم شود. عالیجناب « اصغر لطیفی » از این جهان رخت بربست و به جهان بهتر رفت. البته برای او که چنین عاشقانه زیست و از خود، خاطره و تأثیرهای فراوان بر حوزه فرهنگ و هنر برجا گذاشت، غصه‌خوردن، کم‌کردن از تمامی ا ...

بسم الله الرحمن الرحیم برادران ارجمند حضرات آقایان لطیفی و خانواده گرانقدر سپاس و ستایش یزدان پاک را برای هنرش در آفرینش آفریده هایی بی مانند و انسان های نیکومنظر و نیکوسرشت که به جز مهرورزی و مراقبت از دوست و یار, رفتار و کردار دیگری از ایشان بروز نمی یابد, و در جایگاهی گوهرگون رنج و تعب زندگانی در این دنیای غداره را برای آدمی آسان می سازند. چندان که حافظ کبیر نیز بر آن معترف است:  جهان پیر است و بی بنیاد, از این فرهادکش فریاد... ...