جاقلمی رومیزی روباه شازده کوچولو The little prince fox Wood Pen Holder

معرفی جاقلمی رومیزی چوبی به همراه کفی چوبی

جاقلمی رومیزی چوبی یکی از پرکاربردترین وسایلی است که بر روی میز قرار میگیرد. قلم شیء ارزشمندی است که کلمات را به تصویر میکشد. به کمک قلم شما زیباترین عبارت ها را به یادگار میگذارید. مانند آن عبارت زیبایی که نویسنده داستان شازده کوچولو به صفحه کاغذ آورد

شازده کوچولو پرسید:
دوست داشتن بهتره یا دوست داشته شدن؟
روباه جواب داد:
کدوم یکی برای پرنده مهمتره؟ بال چپ یا بال راست؟

داشتن یک قلمدان زیبا می تواند از قلم شما به خوبی محافظت کند. جاقلمی رومیزی چوبی قدمت زیادی دارد و از گذشته تا امروز هنرمندان ایرانی تلاش کرده اند با ساخت جاقلمی های زیبا روح لطیف هنر را در محیط های مختلف و مخصوصا محیط های کلاسیک امروزی جاری نمایند.

ویژگی جاقلمی رومیزی چوبی

جاقلمی رومیزی چوبی ویژگی های منحصر به فردی دارد. اولین ویژگی چوب آن است که طبیعی و اصیل است. چوب نماد طبیعت بوده و استفاده از آن می تواند اصالت و ماندگاری را القا کند. قلمدان های مختلفی ممکن است به دست هنرمندان تولید شود اما خرید یک جاقلمی رومیزی روباه شازده کوچولو انتخاب منحصر به فردی می باشد.

شازده کوچولو از روباه پرسید:
اهلی کردن یعنی چی؟

روباه جواب داد:
یعنی ایجاد علاقه کردن!

جاقلمی های متنوعی در بازار وجود دارد اما زمانی که جاقلمی رومیزی چوبی با طرح روباه شازده کوچولو را روی میز خود قرار میدهید آن را از آن خود می کنید. طراحی این جاقلمی به قدری ظریف و زیباست که شما را مجذوب خود خواهد کرد. به زودی علاقه زیادی به آن پیدا می کنید، به طوری که جایگزین کردن آن با سایر قلمدان ها امکان پذیر نیست.

چوب محکم و بادوام است و جاقلمی چوبی طرح دار نیاز شما را برطرف می کند. قلمدان ها از جنس های مختلفی تولید می شوند. جاقلمی عاج فیل، جاقلمی فلزی، جاقلمی نقره کار، جاقلمی پلیمری و... از جمله این قلمدان ها خواهند بود. اما جا قلمی چوبی که به دست هنرمندان ایرانی ساخته می شود از زیبایی بی نظیری برخوردار می باشد.

اندازه کفی چوبی:

طول 17 سانتی متر

عرض 8 سانتی متر

ارتفاع 2.5 سانتی متر

اندازه روباه چوبی:

طول 14 سانتی متر

عرض 3 سانتی متر

ارتفاع 6.5 سانتی متر

کاربرد جاقلمی رومیزی روباه شازده کوچولو

جاقلمی رومیزی چوبی کاربردهای زیادی دارد. اولین مزیت استفاده از جا قلمی آن است که از قلم ها محافظت می کند. شما ممکن است از قلم های مختلفی برای خوشنویسی و نویسندگی استفاده کنید. زمانی که جاقلمی زیبایی را تهیه می کنید می توانید با خیال آسوده قلم خود را در جای مخصوص قرار دهید.

دومین کاربرد جاقلمی چوبی آن است که از گم شدن قلم جلوگیری می کند. جاقلمی نظم خوبی به میز شما می بخشد. به این ترتیب قلم شما جای مشخصی دارد و میز تمیز و مرتب نگه داشته می شود.

یکی دیگر از کاربردهای جاقلمی رومیزی چوبی آن است که به عنوان یک شی دکوری نیز می توان از آن استفاده کرد. قرار دادن جاقلمی چوبی روباه شازده کوچولو خیلی زود به عنوان نقطه عطف وسایل دکوراتیو نظر شما را به خود جلب می کند. به طوری که اگر روزی جای آن را خالی ببینید به نظرتان دکوراسیون چیزی کم دارد.

شازده کوچولو پرسید:

از کجا بفهمم وابسته شدم؟

روباه جواب داد:

تا وقتی که هست نمیفهمی!

معمولا ما تا وقتی چیزی را در اختیار داریم متوجه جایگاه ارزشمند آن نمی شویم. اما به محض آنکه از ما دور می شود درمییابیم که چه دارایی عزیزی نزد ما بوده است.

نحوه ساخت جاقلمی رومیزی روباه شازده کوچولو

جاقلمی رومیزی چوبی طی مراحل گوناگون به دست هنرمندان ایرانی ساخته و پرداخته می شود.

اولین مرحله طراحیه اولیه جاقلمی می باشد. جاقلمی رومیزی روباه شازده کوچولو طراحی منحصر به فردی دارد و ساخت اسکلت نیز به دقت انجام می شود.

مرحله بعد اجرای جزئیات است. روباه زیبای داستان شازده کوچولو باید بتواند با چهره منحصر به فرد خود حس آگاهی و عشق را در مخاطب ایجاد کند. همچنین طراحی دم روباه اهمیت زیادی دارد. دم روباه در بخش انتهایی توجه مخاطب را جلب می کند و باید به زیبایی تراش داده شود.

دم روباه نقطه تکیگاه قلم در این جاقلمی می باشد.

یکی از مهمترین نکات درباره وسایل دکوراتیو چوبی نحوه نگهداری از آن است.نگهداری از وسایلی که به آنها علاقه مند هستیم حس خوبی را در ما به وجود خواهد آورد.

روباه به شازده کوچولو گفت:

تو هر چه را اهلی کنی همیشه مسئول آن خواهی بود!

خوشبختانه پوشش رزین کمک می کند که با یک دستمال مرطوب به راحتی جاقلمی رومیزی روباه شازده کوچولو را تمیز کنید. گرد و غبار کمی بر روی پوشش رزین می نشیند و با دستمال نم دار جاقلمی چوبی رومیزی خیلی زود زیبایی و شفافیت خود را به دست آورد.

روباه گفت:

تو اگر مرا اهلی کنی هر دو به هم نیازمند خواهیم شد، تو برای من در عالم همتا نخواهی داشت و من برای تو در دنیا یگانه خواهم بود!

نحوه خرید جاقلمی رومیزی چوبی

در خرید آنلاین شما می توانید جاقلمی رومیزی چوبی را تهیه نمایید. خرید آنلاین به شما کمک می کند که محصولات مختلف را با هم مقایسه کرده و بهترین قلمدان با کیفیت و جنس مناسب را خریداری کنید. جا قلمی رومیزی روباه شازده کوچولو محصول منحصر به فردی می باشد که جنس عالی و طراحی دقیق و زیبایی دارد.

روباه گفت:

یکبار دیگر برو گل های سرخ را تماشا کن، آن وقت خواهی فهمید که گل تو در دنیا یگانه است

جاقلمی چوبی روباه شازده کوچولو با قیمت به صرفه ارائه می شود. برای خرید جاقلمی رومیزی چوبی می توانید با کارشناس فروش ارتباط برقرار کرده و اطلاعات لازم را دریافت کنید.شما می توانید با مراجعه به سایت خرید لذت بخشی را تجربه کنید و با هدیه دادن این محصول زیبا به عزیزان تان خاطرات ماندگاری را بسازید.

بخشی از کتاب شازده کوچولو و دیالوگ زیبای بین شازده کوچولو و روباه:

.....

در این هنگام بود که روباه پیدا شد.
روباه گفت: سلام!
شازده کوچولو سربرگرداند و کسی را ندید؛ ولی مودبانه جواب سلام داد.
صدا گفت: من اینجا هستم، زیر درخت سیب...
شازده کوچولو گفت: تو کی هستی؟ چه خوشگلی! بیا با من بازی کن. من آنقدر غصه به دل دارم که نگو...
روباه گفت: من نمی‌توانم با تو بازی کنم. مرا اهلی نکرده‌اند.
شازده کوچولو آهی کشید و گفت: ببخش! اما پس از کمی تامل پرسید: اهلی کردن یعنی چی؟
روباه گفت: تو اهل اینجا نیستی. پی چی می گردی؟
شازده کوچولو گفت: من پی آدم‌ها می گردم. اهلی کردن یعنی چی؟
روباه گفت: آدمها تفنگ دارند و شکار می‌کنند. این کارشان آزاردهنده است. مرغ هم پرورش می‌دهند و تنها فایده‌شان همین است. تو پی مرغ می‌گردی؟
شازده کوچولو گفت: نه، من پی دوست می‌گردم. نگفتی اهلی کردن یعنی چی؟
روباه گفت: "اهلی کردن" چیز بسیار فراموش شده‌ایست. یعنی "علاقه ایجاد کردن"...
شازده کوچولو گفت: علاقه ایجاد کردن؟
روباه گفت: البته. تو برای من هنوز پسر بچه‌ای بیش نیستی؛ مثل صدها هزار پسر بچه‌ی دیگر و من نیازی به تو ندارم. تو هم نیازی به من نداری. من نیز برای تو روباهی هستم شبیه به صدها هزار روباه دیگر. ولی تو اگر مرا اهلی کنی هر دو به هم نیازمند خواهیم شد. تو برای من در عالم همتا نخواهی داشت و من برای تو در دنیا یگانه خواهم بود...
شازده کوچولو گفت: کم کم دارم می‌فهمم... گلی هست... و من گمان می‌کنم که آن گل مرا اهلی کرده است....
روباه گفت: زندگی من یکنواخت است. من مرغ ها را شکار می‌کنم و آدم‌ها مرا. تمام مرغ‌ها شبیهند و تمام آدمها با هم یکسان. به همین جهت در اینجا اوقات به کسالت می‌گذرد. ولی تو اگر مرا اهلی کنی زندگی من همچون خورشید روشن خواهد شد. من با صدای پایی آشنا خواهم شد که با صدای پاهای دیگر فرق خواهد داشت. صدای پاهای دیگر مرا به سوراخ فرو خواهد برد؛ ولی صدای پای تو همچون نغمه‌ی موسیقی مرا از لانه بیرون خواهد کشید. به علاوه خوب نگاه کن! آن گندم زارها را در آن پایین می بینی؟ من نان نمی خورم و گندم در نظرم چیز بی‌فایده است. گندم زارها مرا به یاد هیچ چیز نمی‌اندازد و این جای تاسف است! اما تو موهای طلایی داری. و چقدر خوب خواهد شد آن وقت که مرا اهلی کرده باشی! چون گندم که به رنگ طلاست مرا به یاد تو خواهد انداخت. آن وقت من صدای وزیدن باد را در گندم زار دوست خواهم داشت... روباه ساکت شد و مدت زیادی به شازده کوچولو نگاه کرد. آخر گفت: بی زحمت مرا اهلی کن!
شازده کوچولو در جواب گفت: خیلی دلم می‌خواهد، ولی من زیاد وقت ندارم. من باید دوستانی پیدا کنم و خیلی چیزا هست که باید بشناسم.
روباه گفت: هیچ چیز را تا اهلی نکنند نمی‌توان شناخت. آدم‌ها دیگر وقت شناخت هیچ چیز را ندارند. آنها چیزهای ساخته و پرداخته از دکان می‌خرند، اما چون کاسبی نیست که دوست بفروشد آدم‌ها بی دوست مانده‌اند. تو اگر دوست می‌خواهی مرا اهلی کن!
شازده کوچولو پرسید: برای این کار چه باید کرد؟
روباه در جواب گفت: باید صبور بود. تو اول کمی دور از من به این شکل لای علف‌ها می‌نشینی. من از گوشه چشم به تو نگاه خواهم کرد و تو هیچ نمی‌گویی. زبان سرچشمه‌ی سوتفاهم است. ولی تو هر روز می‌توانی قدری جلوتر بنشینی.

فردا شازده کوچولو باز آمد.
روباه گفت: بهتر بود به وقت دیروز می‌آمدی. تو اگر هر روز ساعت چهار بعد از ظهر بیایی من از ساعت سه به بعد کم کم خوشحال خواهم شد و هرچه بیشتر وقت بگذرد احساس خوشحالی من بیشتر خواهد بود. سر ساعت چهار نگران و هیجان زده خواهم شد و آن وقت به ارزش خوشبختی پی خواهم برد. ولی اگر در وقت نامعلومی بیایی، دل مشتاق من نمی‌داند کی خود را برای استقبال تو بیاراید... آخر در هر چیز باید آیینی باشد.
شازده کوچولو پرسید : "آیین" چیست؟
روباه گفت: این هم چیزی است فراموش شده، چیزی است که باعث میشه روزی با روزهای دیگر و ساعتی با ساعت با ساعت‌های دیگر فرق پیدا کند. بدین گونه شازده کوچولو روباه را اهلی کرد و همینکه ساعت وداع نزدیک شد روباه گفت: آه... من خواهم گریست.
شازده کوچولو گفت: گناه از خود توست. من که بدی به جان تو نمی خواستم. تو خودت خواستی که من تو را اهلی کنم...
روباه گفت:درست است.
شازده کوچولو گفت: در این صورت باز گریه خواهی کرد؟
روباه گفت: البته.
شازده کوچولو گفت: ولی گریه هیچ سودی به حال تو نخواهد داشت.
روباه گفت: به سبب رنگ گندم زار گریه به حال من سودمند خواهد بود.
و کمی بعد به گفته خود افزود: یک بار دیگر برو و گل‌های سرخ را تماشا کن. آن وقت خواهی فهمید که گل تو در دنیا یگانه است. بعد برگرد و با من وداع کن، و من به رسم هدیه رازی برای تو فاش خواهم کرد.
شازده کوچولو رفت و باز گل‌های سرخ را نگاه کرد. به آنها گفت: شما هیچ به گل من نمی‌مانید. شما هنوز چیزی نشده‌اید. کسی شما را اهلی نکرده است و شما نیز کسی را اهلی نکرده‌اید. شما مثل روزهای اول من و روباه هستید. او آن وقت روباهی بود مثل صد هزار روباه دیگر. اما من او را با خود دوست کردم و او حالا در دنیا بی‌همتاست.
و گل‌های سرخ سخت رنجیدند.
شازده کوچولو باز گفت: شما زیبایید ولی درونتان خالیست. به خاطر شما نمی‌توان مرد. البته گل سرخ من در نظر یک رهگذر عادی به شما می‌ماند، ولی او به تنهایی از همه‌ی شما سر است. چون من فقط به او آب داده‌ام، فقط او را در زیر حباب بلورین گذاشته‌ام، فقط او را پشت تجیر پناه داده‌ام... چون فقط به شکوه و شکایت او، به خود ستایی او و گاه نیز به سکوت او گوش داده‌ام. زیرا او گل سرخ من است.
آنگاه پیش روباه بازگشت و گفت:
خداحافظ....!!!
روباه گفت: خداحافظ و اینک راز من که بسیار ساده است: بدان که جز با چشم دل نمی‌توان خوب دید. آنچه اصل است از دیده پنهان است.
شازده کوچولو برای اینکه به خاطر بسپارد تکرار کرد: آنچه اصل است از دیده پنهان است.
روباه گفت: آنچه به گل تو چندان ارزش داده عمریست که تو به پای او صرف کرده‌ای.
شازده کوچولو برای اینکه به خاطر بسپارد تکرار کرد: عمریست که من به پای گل خود صرف کرده‌ام.
روباه گفت: آدم‌ها این حقیقت را فراموش کرده‌اند؛ ولی تو نباید فراموش کنی. تو هرچه را اهلی کنی همیشه مسئول آن خواهی بود. تو مسئول گل خود هستی...

• To you I am nothing more than a fox like a hundred thousand other foxes. But if you tame me, then we shall need each other. To me, you will be unique in all the world. To you, I shall be unique in all the world.
• Words are the source of misunderstandings.
• Men have no more time to understand anything. They buy ready-made things in the shops. But since there are no shops where you can buy friends, men no longer have any friends.
• You become responsible, forever, for what you have tamed.
• And now here is my secret, a very simple secret: It is only with the heart that one can see rightly; what is essential is invisible to the eye
• The most beautiful things in the world cannot be seen or touched, they are felt with the heart